سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاطراتی از بانوان زینبی
پرستاران و امدادگران زن به صورت داوطلبانه دوشادوش رزمندگان در خط مقدم جنگ حضور یافتند. در این بین باید گفت که انصافا امدادگران بانو همانند فرشتگانی بودند که بر سر جراحت مجروحان مرهم می‌نهادند و نقش بی‌نظیری را در هشت سال دفاع مقدس به عنوان «فرشتگان سفیدپوش» ایفا کردند.

 


در تقویم پنجم جمادی الاول روز ولادت باسعادت بانوی قهرمان کربلا، پرچم‌دار نهضت عاشورا پس از شهادت حسین(ع)، حضرت زینب کبری (س) است. این روز به نام «پرستار» در تقویم به ثبت رسیده است.به همین مناسبت مروری بر خاطرات تعدادی از بانوان امدادگر و رزمنده حاضر در دوران دفاع مقدس داریم.

 

«مینا کمایی» یکی از امدادگران دوران هشت سال دفاع مقدس است او درباره چگونگی راضی کردن خانواده‌اش برای حضور در جبهه توضیح می‌دهد: پذیرش اینکه به عنوان امدادگر در آبادان بمانم برای خانواده کمی مشکل بود اما از آنجایی که خواهرم «زینب» که به دست منافقین شهید شده بود، حضور برادرانم در جبهه و مقاومت و پافشاریم سبب شد تا خانواده با این تصمیم من موافقت کنند. در نتیجه از ابتدای آغاز جنگ تا سال 1364 در مناطق عملیاتی و بیمارستان‌ها حضور یافتم.

 

با تعدادی از دوستانم برای کمک به مجروحین وارد بیمارستان «شرکت نفت» آبادان شدیم.عراق از موقعیت «شلمچه» به سمت آبادان در حال پیشروی بود تا اینکه خانواده‌ام آبادان را ترک کردند. اما من و خواهر بزرگم «مهری» در خوابگاه بیمارستان شرکت نفت ماندیم.تعداد خواهرانی که در آنجا به سر می‌بردیم حدود 20 نفر بودند و در هر قسمت که اعلام نیاز می‌شد از طرف سپاه و هلال احمر برای کمک حضور می‌یافتیم. یادم می‌آید در «عملیات فتح‌المبین» به بیمارستان «شهدای شوش»در شهرستان شوش اعزام شدیم. از آنجایی که بخیه زدن، رگ گیری و کمک‌های اولیه را از قبل می‌دانستیم هر یک از ما در بخش‌های مختلف این بیمارستان مشغول انجام کارها شدیم. مجروحین آنقدر زیاد می‌شدند که گاهی تا سه شب نمی‌خوابیدیم.

 

«معصومه رامهرمزی» نیز از دیگر امدادگران و رزمندگان دوران دفاع مقدس است. او با بیان خاطره‌ای از نوروز سال 1360 روایت می‌کند: همراه تعدادی از بانوان تصمیم گرفتیم در طبقه سوم بیمارستان آیت‌الله طالقانی آبادان که بر اثر بمباران مخروبه شده بود حدود 400 بشقاب سبزه گندم برای سال نو(1360) بکاریم و بین سنگرها توزیع کنیم. شب قبل از سال تحویل سبزه‌ها را همراه با عکس کوچکی از امام خمینی و بسته‌های کوچک آجیل در داخل خودرو آمبولانس گذاشتیم که بین سنگرها توزیع کنیم. رزمندگان اصلا فکر نمی‌کردند که کسی در این بحبوحه جنگ به فکر آن‌ها باشد. بنابراین با دیدن این سبزه‌ها روحیه‌شان بسیار تقویت شد.

 

همچنین سکینه هورسی از دیگر بانوا رزمنده و امدادگر حاضر در دوران دفاع مقدس با اشاره به شهادت شهیدان باهنر و رجایی تویضیح می‌دهد: با پیروزی‌های رزمندگان اسلام در سال دوم جنگ تحمیلی دشمن چهره‌ جدیدی را از خود با ترور برخی شخصیت‌های عالیرتبه و تاثیرگذار کشور به نمایش گذاشت. یکی از این ترورها که منجر به شهادت شهید باهنر و رجایی شد در سال 60 به وقوع پیوست. از آنجایی که شهید رجایی رئیس جمهور بود باید برای انتخاب رئیس جمهور انتخابات برگزار می‌شد.

 

با پیام امام (ره) مبنی بر حضور در انتخابات تصمیم گرفتیم که در آن شرایط حساس از جنگ در انتخابات شرکت کنیم و به همین دلیل به یکی از شعبه‌های اخذ رأی شهر آبادان رفتیم. اگر اشتباه نکنم این شعبه در مسجد «پیروز» آبادان قرار داشت. حضور گسترده مردم و رزمندگان باعث شده بود که دشمن حملات توپ‌خانه‌ای خود را افزایش دهد. اما مردم اعتنایی به این بمباران نکردند و با استقبال بسیاری برسر صندوق‌های رأی حاضر شدند.

 

 


ایسنا





تاریخ : سه شنبه 93/12/12 | 12:22 صبح | نویسنده : ف ضامنی زنگنه | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.